vasael.ir

کد خبر: ۱۲۲۲۲
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۷ - ۱۴:۲۰ - 21 November 2018
تأثیر انقلاب اسلامی در توسعه مبانی فقه؛

نشست تخصصی| بررسی و بازخوانی خدمات انقلاب در توسعه فقه

وسائل ـ حجت الاسلام شفیعی با بیان اینکه ما نیازمند مدیریت دانش توسط حوزه‌های علمیه هستیم تا بسط فقه عرصه را تنگ نسازد، گفت: فربه شدن فقه و انتظارات غیر معمول از فقه و به حاشیه رفتن نیاز‌های دیگر افراد از جمله مهمترین آسیب‌هایی است که در رابطه و نسبت با انقلاب و فقه حائز اهمیت است.

به گزارش خبرنگار وسائل، نشست تخصصی «تأثیر انقلاب اسلامی در توسعه مبانی فقه» 22 آبان ماه با حضور حجت الاسلام علی شفیعی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و مدیر گروه فقه کاربردی دفتر تبلیغات اسلامی و نظریه پرداز در فقه و اصول به همت پژوهشکده اسلام تمدنی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی و جامعه المصطفی العالمیه واحد خواهران در سالن اجتماعات مدرسه عالی خواهران برگزار شد.
 
در این نشست حجت الاسلام شفیعی به بررسی تأثیرات چندگانه انقلاب اسلامی در توسعه مبانی فقه و ضرورت‌ها و آسیب‌ها پرداخت که مشروح سخنان ایشان در ذیل تقدیم خوانندگان محترم می‌شود.
 

تببین «تأثیر انقلاب اسلامی در توسعه مبانی فقه»
 
«تأثیر انقلاب اسلامی در توسعه مبانی فقه» در واقع مبانی دو معنی دارد که شامل ادله علم و معنای دیگر شامل پیش فرض‌ها و اصول موضوعه است که وقتی فقها به آیات و روایات مراجعه می‌کنند در واقع به هر دو معنا رجوع دارند.
 
برای تبیین عنوان این نشست در ابتدا طرح این پرسش‌ها مطرح است که در تحولی که به عنوان انقلاب اسلامی اتفاق افتاد آیا این امر توانست پیش فرض‌ها و اصول موضوعه فقه را عوض کند و اثرگذاری داشته باشد؟
 
انقلاب اسلامی چه نسبتی با فقه می‌تواند داشته باشد و در کجای فقه می‌تواند اثرگذار باشد و رابطه بین این دومولفه چیست؟ در عین حال انقلاب می‌تواند چالش‌های فقه را نمایان کند.
 
از طرفی پاره‌ای از چالش‌های دستگاه فقه سنتی و رسمی بعد از انقلاب اسلامی خودش را نشان داد و در عین حال در این زمان مشکلات درونی فقه سنتی بیشتر از پیش معلوم شد و در اینجا این پرسش مطرح می‌شود که آیا انقلاب می‌تواند برای دانشی مثل دانش فقه ظرفیت سازی کند و ظرفیت‌های جدید و نو پیدا ایجاد سازد؟
 
 
 
نشست تخصصی| ضرورت بازخوانی مبانی فقه سنتی خدمت مستقیم انقلاب اسلامی به فقه است

 
ساحت دیگر در پرداختن به این موضوع و عنوان نشست این است که نقش انقلاب به عنوان یک واقعیت و حادثه در ایجاد سوالات جدید مطرح است چراکه دانش فقه بعد از انقلاب با سؤالات جدید مواجه است که فقه در ادوار مختلف از نظر کمی و حجمی افزایش پیدا می‌کند که عامل آن ایجاد سؤالات است، اما حجم سؤالات بعد از انقلاب افزایش یافت به گونه‌ای که در هیچ دوره تاریخی دستگاه فقاهت با این حجم سوالات مواجه نبوده است.


دستگاه فقاهت ما قرن‌ها مبانی آن دست نخورده بود و مبانی آن دستخوش تغییرات جدی نشده است
 
هر دانشی بر یک مبنایی استوار است و شما وقتی به سراغ دانش فقه می‌روید با یک مبانی کلامی و فلسفی و معرفت شناختی و اخلاقی مواجه می‌شوید که این دستگاه مبانی از جمله ارکان علم است که بدون مبانی هیچ علمی شکل نمی‌گیرد.
 
از طرفی با مراجعه به خروجی فقه مرحوم صاحب جواهر و آیت الله خویی و دیگر فقهای معاصر متوجه می‌شویم که گویا مبانی هر یک از اینها با یکدیگر متفاوت است. در عین حال چالش فقه بعد از انقلاب این بود که دستگاه فقاهت ما قرن‌ها مبانی آن دست نخورده بود و مبانی آن دستخوش تغییرات جدی نشده است و مبانی از ثبات برخوردار بوده است که این ثبات مبانی هر دستگاهی را در درازمدت دچار بحران می‌کند.


خدمات مستقیم و غیر مستقیم انقلاب به فقه

برخی می‌گویند دستگاه فقاهت شیعه دچار بحران جدی شده است که نیاز است تا روش‌ها اصلاح شود و درعین حال منابع نیازمند تکمیل و اصلاح است و از طرفی مهمترین رکن که دانش را با چالش‌ها مواجه می‌کند رکن مهم آن مبانی است که انقلاب اسلامی در توسعه مبانی فقه تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم داشته است که تأثیر مستقیم آن در ارائه و تبیین مشکلات فقه سنتی است. انقلاب اسلامی زمینه را برای این امور فراهم کرد و مبانی فقه را به منظر آرای عمومی گذاشت.
 
نکته دوم در تأثیر مستقیم در دستگاه مبانی فقه ایجاد پرسش‌ها و قلمرو‌های جدید برای فقه است که با انقلاب اسلامی این قلمرو‌های جدید فقه نیازمند به اصلاح و تکمیل است چراکه سرفصل‌های جدیدی مانند فقه شهر و شهرنشینی، فقه اقتصاد، فقه حکومتی و فقه‌های مضاف مطرح می‌شوند که دستگاه فقاهتی با این موضوعات قبل از انقلاب مواجه نبوده است و به همین دلیل در آن زمان اشکالات و کاستی‌های آن روشن نبود.
 
انقلاب اسلامی با طرح قلمرو‌های جدید و ارائه انتظار‌های نو از فقه، فقیهان را با چالش ضرورت و لزوم بازخوانی مبانی مواجه کرد که ضرورت بازخوانی مبانی فقه سنتی خدمت مستقیم انقلاب اسلامی به فقه است.


خدمات غیر مستقیم انقلاب اسلامی به فقه

خدمات غیرمستقیم انقلاب اسلامی به فقه در برطرف کردن موانع به فعلیت رسیدن همه هویت فقه است چراکه فقه قوه و فعل دارد و چه بسا که قبل از انقلاب اسلامی این نکته مطرح می‌شد که فقه ما ظرفیت و استعداد بسیار دارد، اما امکان بهره مندی نبود و به همین دلیل انقلاب از فقه دعوت کرد که استعداد و ظرفیت‌های خود را ارائه کند و موانع به فعلیت رسیدن دانش فقه را برطرف کرد و فقه فعال شد.
 
همه ظرفیت‌ها و استعدا‌های فقه دعوت به عرضه و ارائه شد؛ انقلاب اسلامی تلاش کرد که موانع ظرفیت‌های فقه را برای حضور در جامعه برطرف سازد و ظرفیت‌های جدیدی را در اختیار فقه قرار دهد چراکه در ادوار و اعصار گذشته فقه به صورت اندک اجازه ورود در عرصه اجتماعی پیدا کرده است، اما در دستگاه اجرایی، قانونی و قضا، فقه حضور جدی و پرثمر نداشته است، اما این حضور در انقلاب فراهم شد.
 
برای فقه تولید ظرفیت شده است و در حال حاضر در تقنین، فقه حضور حداکثری دارد از طرفی دستگاه فقهای سنتی ما خودشان را در آن زمان مأمور به نتیجه نمی‌دانستند که حکم فقها چه تبعاتی در جامعه دارد و نتایج مورد توجه دستگاه سنتی فقه نبود، اما با استقرار فقه در دستگاه تقنین و قضا و داوری فقها به نتایج و آراء توجه پیدا کردند و در عین حال دستگاه فقه خودش را ملزم می‌کند که به آراء و نتایج حاصل توجه داشته باشد و دستگاه فقهی این امر را پذیر فته است.
 
 

نشست تخصصی| ضرورت بازخوانی مبانی فقه سنتی خدمت مستقیم انقلاب اسلامی به فقه است
 
 
 
نسبت بین انقلاب و فقه

انقلاب در نسبت با فقه می‌توانست دو کار انجام دهد؛ یکی اینکه به فقه پیشنهاداتی بدهد که برای اصلاح، داد و ستد و تعاملات دستگاه فقاهت با حکومت ضرورت است و در عین حال می‌توانست این موضوع را به دستگاه فقاهت القاء کند و از طرفی این موضوع دارای اهمیت است که فقه چقدر این پیام‌ها را جدی گرفت؟
 
چراکه انقلاب پیشنهاد اصلاح مبانی را داد و ظرفیت سازی کرد و قلمرو‌های جدیدی تعریف شد، اما سوی دیگر این موضوع فقه است که دستگاه فقاهت پیام انقلاب را جدی نگرفت که اگر این امر محقق می‌شد ما نباید کماکان با برخی آراء مواجه شویم که آنها در جامعه چالش را فراوان‌تر می‌کند.
 
این امر به این دلیل است که دستگاه فقه سنتی این پیام‌ها را درک نکرده اند یا جدی نگرفته اند و یا اینکه دستگاه فقاهت ما هنوز اصلاح مبانی فقه را به عنوان یک جریان و حرکت عمومی ندارد و در عین حال تحولات در این عرصه به صورت فردی و نهادی در عرض نهاد سنتی در حال انجام است.
 
دلیل بی توجهی به این اصلاح مبانی به خاطر هزینه‌های آن است چراکه اصلاح مبانی یک دانشگاه به اصلاح بنیادین آن دانش مطرح می‌شود که دارای هزینه‌های بالایی است.


آسیب‌های رابطه انقلاب و فقه

دستگاه فقاهت در ارتباط با انقلاب و نظام باید متوجه آسیب‌های آن باشد. با وجود اینکه یکی از خدمت‌های انقلاب به فقه قراردادن قلمرو‌های جدید در اختیار فقه بود اگر تعریف این قلمرو‌ها با دقت صورت نگیرد سبب فربه شدن فقه می‌شود و عرصه را بر دیگر دانش‌ها تنگ می‌کند چرا که ما در آموزه‌های دینی علاوه بر فقه، اخلاق هم داریم.
 
دستگاه فقه پس از استقرار کامل و قدرت مطلق باید حواسش به فربه شدن باشد که عرصه را بر اخلاق و دیگر آموزه‌های دینی تنگ نکند و در عین حال آن‌ها را نادیده نگیرد چرا که فقه با همین وضعیت فعلی در طول تاریخ عرصه را بر دیگر دانش‌ها مانند مباحث تفسیری و کلامی و فلسفه و اخلاقی تنگ کرده است که با طرح بحث‌های جدید از مبانی فقهی ممکن است همین حیات اندک این علم‌ها نیز گرفته شود و به همین دلیل برای ممانعت از این امر ما نیازمند مدیریت دانش توسط حوزه‌های علمیه هستیم تا بسط فقه عرصه را تنگ نسازد.

آسیب دیگر در این رابطه بحث انتظارات غیر معمول از فقه است چراکه باید این انتظارات دقیق و منطبق بر فقه باشد و در عین حال فقه وارد عرصه‌هایی نشود که مربوط به آن نیست که در این صورت فقه دچار بحران می‌شود؛ این انتظارات در قلمرو و شأن فقه نیست.
 
از جمله دیگر آسیب‌ها در این رابطه می‌توان به حاشیه رفتن دیگر نیاز‌های افراد و جامعه اشاره کرد چراکه همه نیاز‌های ما تکلیفی نیست و جامعه نیاز‌های فراوانی دیگری دارد که اگر فقه بسط پیدا کند ممکن است نیاز‌های دیگر جامعه نادیده گرفته شود./503/0/ح
 


تهیه و تنظیم: فاطمه ترزفان
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۰ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۱:۵۳
طلوع افتاب
۰۶:۰۸:۰۰
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۶
غروب آفتاب
۱۹:۵۸:۰۸
اذان مغرب
۲۰:۱۶:۳۳